ایده ها

   ماعون به معنای مایحتاج ضروری زندگی است. (برگرفته از قرآن کریم)

 

ایده ها فعالیت ها نیکوکاری ها درباره ما
 

 اطلاع رسانی برای رفع محرومیت

 
 

برای کم کردن یا از بین بردن محرومیت های فیزیکی مثل نداشتن غذا، آب بهداشتی، امکانات درمانی، لباس و مانند این ها در یک جامعه، بهترین راه طرحریزی و اجرای مدل های اقتصادی خوبه. این هم طبعا کار کارشناسا و مجریان کشوره. اما در عمل، توی هر کشوری هر قدر هم که اقتصاد سالم باشه و روابط اجتماعی مناسب باشه، بازهم گروه هایی از آدما یا بعضی از آدما از امکانات اولیه حیات محروم می مونن. به همین خاطر، وجود موسسات نیکوکاری یا افراد اهل خیر برای کمک به رفع چنین محرومیت هایی خیلی لازمه. شاید به همین دلیل باشه که در بسیاری از کشورهایی که نظام های تامین اجتماعی خیلی خوب و فراگیری دارن هم، موسسات خیریه کار زیادی واسه انجام دادن دارن.

یکی از عللی که باعث میشه محرومیت آدما به خصوص محرومیت اجتماعات کوچک دوام داشته باشه، اینه که دولت یا آدمایی که توانایی اثرگذاری دارن، از وجود چنین جاهایی اطلاع ندارن. بنابراین، اگر کسانی پیدا بشن که بتونن صرفا توی این زمینه اطلاع رسانی بکنن، فکر می کنم کارشون می تونه خیلی اثربخش باشه. نمونه هایی از انواع محرومیت ها که میشه در موردشون اطلاع رسانی کرد این هاست:

  • یه روستاهای دورافتاده و فراموش شده ای توی کشور ما هست که مردمش خیلی محرومن. این روستاها معمولا از شهر فاصله زیادی دارن و یا جاده دسترسی مناسبی ندارن. به نظر می رسه که بعضی از این روستاها جمعیت زیادی هم دارن. خب خیلی خوبه که آدم هایی که از وجود چنین روستاهایی اطلاع دارن، اطلاعات چنین مکان هایی رو در اختیار بقیه هم بذارن. راه هم که واسه این کار فراوونه. مثلا استفاده از وبلاگ شخصی، یا ارسال ایمیل واسه دوستانی که دستشون به جایی می رسه یا روش های سهل الوصول دیگه.
  • مساله خیلی از خانواده های محروم، بی سوادی و ندونستن روش حل مشکله. این نوع خونواده ها یا آدمای محروم، به جز این که از نظر مالی محروم و فقیرن، از نظر فکری هم آدمای توانایی نیستن. به همین خاطر، خیلی از این آدما رو میشه دید که حتی نمی دونن مثلا چه طوری با موسسات حمایتی میشه ارتباط برقرار کرد یا چه طور میشه از موسسات خیریه کمک گرفت. بنابراین، یکی از کارای خوبی که آدمای اهل خیر می تونن بکنن اینه با یه روشایی این آدما رو پیدا کنن و اونا رو به مراکز حمایتی یا موسسات خیریه معرفی کنن. حتی میشه یه سایت اینترنتی یا گروه خبری اینترنتی راه اندازی کرد که این نوع خونواده ها رو بدون اسم معرفی کنن. این سایت می تونه اطلاعات موسسات خیریه رو هم جمع آوری کنه و از طرفی هم از مخاطباش در سایت بخواد که آدمای مشکل دار رو به سایت معرفی کنن. این روش خوبی واسه مرتبط کردن آدمای محروم و موسسات خیریه است که تو جاهای مختلف کشور پخشن و نوع کاراشون هم باهم فرق می کنه و متناسب با محل زندگی و نوع مشکل آدم محروم می تونن به اون کمک کنن.
  • این روزا توی اینترنت فراوون میشه انواع گروه های اینترنتی رو پیدا کرد. ولی من ندیدم گروهی برای تحلیل و ارائه راه حل واسه مشکلات یا محرومیت های اجتماعی وجود داشته باشه. فراتر از اینترنت هم کمتر میشه گروهی رو پیدا کرد که به صورت دوره ای جمع بشن تا یه مشکل حاد آدم های محروم رو تحلیل کنن و واسش راه حل بدهن. چه قدر خوبه که مثلا یه گروه کارش جمع آوری اطلاعات در مورد حاشیه نشینی در تهران و روش های کمک به حاشیه نشینا باشه و البته مسائلی از این دست هم که فراوونه و آدما متناسب با تخصص و علاقه شون می تونن گروه هایی رو واسه تحلیل و اطلاع رسانی در مورد یه نوع خاصی از محرومیت انتخاب کنن. حسن کارهایی از این سنخ اینه که نیاز به بضاعت مالی نداره ولی واقعا می تونه واسه حل ریشه ای مساله کمک کنه. چند تا نمونه از کارایی که آدمای با مشاغل مختلف می تونن انجام بدهن ایناست:
    • پزشکان. فکر کنم نیاز نباشه برای این گروه مثالی زده بشه چون این ها ماهیت کارشون حل مشکلات جسمی و روانی آدماست. اما جدا از کار روزانه، این آدما می تونن دور هم جمع بشن و مثلا یه گروه راه بندازن واسه کمک به حل مشکل طراحی نامناسب معابر شهری برای معلولا. یا گروهی واسه حل مشکلات خانواده های فقیر که مریض دیابتی دارن یا خیلی گروه های دیگه.
    • مهندسان. این قدر میشه واسه این گروه مثال زد که در یه مطلب نمی گنجه. مثلا راه اندازی یه گروه واسه رفع مشکل استفاده از آب تصفیه نشده در یه منطقه خاص یا یه گروه واسه رفع مشکل بی برقی روستاهای یک منطقه یا گروهی واسه کمک به دستیابی به تکنولوژی های ساخت خانه های ارزان.
    • جامعه شناس ها. برای این گروه مثال نمی زنم چون خیلی کارای زیادی می تونن انجام بدهن که بهتره به خاطر نداشتن تخصص در موردش صحبت
    • ر وانپزشک ها و روانشناس ها. توی جامعه ما این قدر آدما مشکل دارن که شاید بشه صدها گروه مختلف در زمینه های متعدد راه انداخت. مثلا گروهی برای کمک به آدما برای مقابله با استرس. گروهی برای کمک به آدما برای رفع مشکلات خانوادگی. گروهی برای آموزش روش های تربیت فرزند و ...
    • این رشته سر دراز داره. اما نمی دونم چرا واقعا خیلی از آدما که واقعا مشکلات معیشتی هم ندارن، چرا به چنین کارایی فکر نمی کنن. این کارها واقعا می تونه لذتبخش باشه. وقتی آدم می بینه که تخصصش باعث شده یه کسی مشکلش حل بشه، لذت نمی بره؟!      

 

فکر کنم واسه این که واقعا آدمای این اجتماع دغدغه هم دیگه رو داشته باشن و ضمنا بدونن که چه طوری به هم می تونن کمک کنن، باید آموزش دیده باشن که در این صورت، پیشاپیش راه حل خیلی از مشکلات و محرومیت ها آماده شده. چه خوب میشه اگه بشه.